سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوثر ولایت

ولایت فقیه

    نظر

وظیفه ما در مقابل ولایت فقیه

 

بسیاری از بزرگان ما طوری زندگی کرده‌اند که تا وقتی در میان مردم بوده‌ کسی به عظمت و زهد آن‌ها پی نبرده و تنها بعد از رحلت آن بزرگواران بوده است که مردم به پرهیزکاری و دقت‌نظر آن‌ها در زندگی واقف شده‌اند. همین عامل سبب شده بود در موارد بسیاری تصوراتی خلاف واقع در ذهن مردم و حتی نخبگان جامعه شکل بگیرد که فاصله‌ی آن تا حقیقت گاه مثل فاصله شرق تا غرب عالم بوده و اسباب جفایی بزرگ در حق آن عزیزان شده که حتی پای اشخاص با سوابق درخشان نیز در آن امتحانات دچار تزلزل و لغزش گردیده است.

حال تصور کنید که این شخص در منصب حکومت نیز قرار داشته باشد. سیل تهمت‌ها و افتراها از یک سو و القائات دشمنان از سوی دیگر عامل مضاعفی بر شکل‌گیری این ذهنیات و شایعات خواهد بود. نگاهی به تاریخ گواه وجود چنین نمونه‌هایی است. بارزترین این نمونه‌ها امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب (ع) است که تا سال‌های سال مورد لعن و نفرین واعظین بر منابر بوده و ده‌ها سال مرقد مطهر آن حضرت از عموم مخفی نگه داشته شده است.

اولین چیزی که به ذهن خطور می‌کند این است که شاید این وقایع مربوط به قرن‌های گذشته بوده و در عصر حاضر که عصر اطلاعات نامیده شده است دیگر مصادیقی برای آن نتوان یافت. اما با جستار کمی می‌توان فهمید واقعیت چیز دیگری است. گسترش اینترنت و انواع رسانه‌های نوشتاری، گفتاری و شنیداری سبب شده که یک خبر یا یک شایعه در زمان اندکی مثل یک ویروس تکثیر شده و حجم انبوهی از آن همه‌جا را فرا بگیرد. خدا نکند که این شایعات منافعی را هم نصیب بانیان این رسانه‌ها بکند که در آن صورت سرعت انتشار بطور نمایی افزایش خواهد یافت. در دوره‌ی انتخابات شاهد افزایش بی‌سابقه‌ی این تهمت‌زنی‌ها و افتراها از سوی طرفداران نامزدها بودیم. بعد از پایان انتخابات و اعلام نتایج نیز برخلاف انتظار این قضایا نه تنها خاتمه نیافت، بلکه ابعاد گسترده‌تری نیز به خود گرفت. بعنوان نمونه می‌توان به انواع اتهامات و نسبت‌ها برای تقلب در انتخابات و ارایه نمودارها و منحنی‌های مغلطه‌آمیز گرفته تا درآوردن شایعات زیاد مانند کشته شدن پنج نفر در کوی دانشگاه و ریختن اسید از هلیکوپتر و ده‌ها نمونه‌ی دیگر اشاره کرد که اعلام کذب بودن آن‌ها با تاخیر سبب بازی با احساسات مردم و یا بدبینی‌های مقطعی گردید. با الطاف وعنایات الهی این نقشه‌ها تاکنون با شکست مواجه گردیده است و دشمنان اسلام و ایران در اجرای نیات شوم خود ناکام مانده‌اند.

آخرین سناریویی که توسط دشمن و برخی از طرفداران داخلی آن‌ها، در دستور کار قرار گرفته ، تضعیف جایگاه رهبری و تخریب اعتقادات مردم نسبت به ولایت‌فقیه و شخص آقای خامنه‌ای (حفظه‌الله) است. متاسفانه تعدادی از طرفداران برخی از کاندیداها نیز خواسته یا نخواسته تحت تاثیر این فضا قرار گرفته و در اشاعه‌ی آن سهیم شده‌اند. هر چند که شان ایشان و خانواده‌ی ایشان اجلّ از آن است که کسی به چنین شایعاتی توجه نماید، لکن اینجانب در این برهه‌ی زمانی سکوت را جایز ندیده و تصمیم به انعکاس مجدد گوشه‌ی کوچکی از زندگی ایشان از زبان اطرافیان‌شان گرفتم.

ما که تا آخرین قطره خونمان فدایی رهبریمان هستیم انشا ال....



عده ای حرف حق زدند اما /ظاهرا حرف ها دو پهلو بود
در شب حادثه فرا روی مرگ / ذکر احلی من العسل شرط است
در پی باغبان دوان بودن / با گل زخم در بدن شرط است


عاشقات عیدتان مبارک

    نظر

 

تو اکنون شهر علم و اجتهادی ،

 تو رب النوع شمشیر و جهادی ،

تو خورشیدی شدی در گوشه غار ،

 بر نور تو شد خورشید و مه تار ،

بتاب و روشنی بخش جهان باش ،

 مهین پیغمبر آخر زمان باش .

 عید پیامبری رسول خدا مبارک .

 


سلام

    نظر

بسمه تعالی

تولد وبلاگم رو با سالگرد تولد خودم یکی کردم میخواهم.چتری باشد برای بارش غمهایم تکیه گاهی برای رشد افکارم.. ستاره ای برای شبهای تاریکم. خورشیدی برای روزهای بی فروغم

امیدوارم مهدی باشد برای ظهور صاحب وولی نعمتم امام زمان (عج) .عرصه ای برای یاری دینم . خندقی برای دفاع از ولایت سید وسرور وسالارم سید علی خامنه ای (مدظله العالی)

درآخر این وبلاگ را تقدیم میکنم به تمام شهدا و همه کسانی که دوستشان دارم

   

دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب هست

 السلام علیک یا صاحب الزمان

 

اولین سلام وبلاگم تقدیم به ناطق قرآن امام زمان (عج)
 

باشد زمانی که قنوت سبز نمازش را که بست ماراهم دعا کند

 


 

آقا سلام گرچه بلند است جایتان / می خواهم از زمین بنویسم برایتان

یک نامه حاوی همه حرفهای راست / یک نامه از کسی که کمی عاشق شماست

یک نامه از بلندی انسان که پست شد / یک نامه از کسی که دچار شکست شد

این نامه مدح نیست فقط شرح ماتم است / یک ذره از هزار نوشتم اگر کم است

بعد از شما غبار به آیینه ها نشست / شیطان دوباره آمد و جای خدا نشست

پرپر شدند در دل طوفانی از بدی / گلهای رو سپید همیشه محمدی

آمد به شهر فاجعه، اسلام راحتی / انسان منهدم شده، قرآن زینتی

بیمارهای عشق خدا« بهتر»ی شدند / جلباب هایمان کم کم روسری شدند

خورشید مرد و شام تباهی دراز شد / بر روی دشمنان در این قلعه باز شد

در کسوت قدیمی آزادی زنان / دنیای ما اگرچه گرفتار آمدست

اما هنوز تشنه نام محمد است / در انتهای نامه خیسم سلام بر

                                                      نام بزرگوار و نجیب پیامبر